ابوالحسن شهید بن حسین جهودانکی بلخی، معروف به شهید بلخی، شاعر و متکلم و حکیم پایان سده سوم و چهارم هجری (درگذشت ۳۲۵ هجری قمری) است. او بنا به گفته ابن ندیم فیلسوفی بوده که علاوه بر تألیفاتی که داشته به مناظره با سایر فلاسفه ازجمله زکریای رازی نیز دست مییازید. او استاد علوم اوایل(مجموعه معارف یونان) بود. در خط نیز استاد بود و اشعار عربی هم داشت.
او از بلخ به چغانیان نزد ابوعلی محتاج رفت. از جمله ممدوحان او نصرابناحمد سامانی و ابوعبدالله محمدبن احمد جیهانی وزیر سامانیان را ذکر کردهاند. شهید بلخی از پیشگامان شعر فارسی است و مانند رودکی نزد شعرای بعد از خود مورد احترام بوده و او را در ردیف رودکی قرار دادهاند.
از اشعار او:
اگر غم را چو آتش دود بودی | جهان تاریک ماندی جاودانه | |
درین گیتی سراسر گر بگردی | خردمندی نیابی شادمانه |
امروزه از اشعار وی بیش از صد بیت باقی نمانده است. او به فارسی و عربی شعر سروده است.
این شعر رودکی در مرثیهٔ اوست:
کاروان شهید رفت از پیش | و آن ما رفته گیر و میاندیش | |
از شمار دو چشم یک تن کم | وز شمار خرد هزاران بیش |
دقیقی نیز از او در کنار رودکی چنین یاد میکند:
استاد شهید زنده بایستی | وان شاعر تیرهچشم روشنبین | |
تا شاه مرا مدیح گفتندی | بالفاظ خوش و معنای رنگین |
فرخی سیستانی از دلاویزی و نغزی غزل او میگوید:
از دلاویزی و نغزی چون غزلهای شهید | وز غم انجامی و خوبی چون ترانه بوطلب |
در جای دیگر فرخی اشاره به خوشنویسی شهید دارد:
خط نویسد که بنشناسند از خط شهید | شعر گوید که بنشناسند از شعر جریر |
منوچهری هم او را در کنار رودکی میستاید:
از حکیمان خراسان کو شهید و رودکی | بوشکور بلخی و بوالفتح بستی هکذی |
خاقانی نیز میگوید:
گرچه بدهاست پیش از این در عرب و عجم روان | شعر شهید و رودکی، نظم لبید و بحتری |
در لبابالالباب عوفی، لغت فرس اسدی طوسی، ترجمانالبلاغه رادویانی، الفهرست ابن ندیم، رسائل رازی، یتیمةالدهر ثعالبی و معجمالادباء یاقوت حموی و... یادکرد و شعرهایی از شهید آمدهاست.